اکنون که در قرن 21 و عصر پیشرفتهای لحظهای تکنولوژی به سر میبریم، تقریبا همه اذعان داریم که ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند به ما انسانها در «بهره روی بیشتر» و «صرفه جویی در زمان» کمک کنند. اما در عین حال بحث بسیار جنجال برانگیز و نگران کنندهای هم وجود دارد: جایگزینی انسان با هوش مصنوعی! آیا چنین اتفاقی خواهد افتاد و همه ما انسانها با این تکنولوژی پیشرفته و خستگی ناپذیر، جایگزین میشویم؟ در این مقاله نامبرلند به این موضوع میپردازیم و بررسی میکنیم که چرا چنین پدیدهای هرگز رخ نمیدهد.
چرا هوش مصنوعی نمیتواند جایگزین انسانها شود؟
«در حالی که تکولوژی هوش مصنوعی میتواند خیلی سریع کد بزند، خیلی سریع ترجمه کند، معادلات مهندسی را حل کند، گزارش بنویسد و متون مهم را خلاصه کند، اما یک نکته مهم اینجا وجود دارد: اینکه عملکرد هوش مصنوعی به انسان وابسته است. پشتیبانی از هوش مصنوعی و حفظ آن، به تلاش زیادی از سمت انسانها نیاز دارد.»
اینها سخنان پیتر کاپلی، استاد مدیریت در دانشکده وارتون دانشگاه پنسیلوانیا است که در رویداد اخیر MIT صحبت کرد. دکتر کاپلی معتقد است که:
دکتر کاپلی در ادامه گفت بااینکه اغلب اوقات در اخبار و رسانهها پیش بینیهای عجیبی درباره تواناییهای عجیب هوش مصنوعی و جا ماندن انسان میخوانیم، اما اغلب این پیش بینیها اشتباه هستند.
بگذارید این موضوع را با یک مثال برایتان باز کنیم: سال 2018 خیلی قطعی پیش بینی میشد که به زودی کامیونها و ماشینهای باری خودران، تمام جادهها را تصاحب میکنند و خیلی زود شغل «رانندگی» از دست انسان خارج میشود. جالب اینکه اکنون در اواسط سال 2024 هستیم و هنوز چنین چیزی حتی به واقعیت هم نزدیک نشده. نمونههای زیادی از این پیش بینیهای افراطی درباره جایگزینی انسان با هوش مصنوعی (یا تکنولوژی) وجود دارد که همه شکست خوردند.
اما اگر با دقت به شغل برنامه نویسی نگاه کنیم، میبینیم که برنامه نویسان بیشتر وقت خود را صرف کارهایی میکنند که ربطی به برنامه نویسی کامپیوتری ندارد. آنها با مردم درباره نیازهایشان صحبت می کنند، در مورد بودجه و مسائل مارکتینگ با مدیران مذاکره میکنند، رابط کاربری و تجربه کاربری را بررسی میکنند، و... . آیا همه اینکارها از هوش مصنوعی برمیآید؟!
بنابراین با وجود اینکه کارهای خاصی را میتوان به هوش مصنوعی سپرد و بهره روی را بالا برد، اما نمیتوان همه چیز را کاملا به ماشین سپرد و یک ماشین نمیتواند کاملا یک شغل خاص را برعهده بگیرد. علاوهبر این، همان مقدار کار برای پشتیبانی و سازماندهی این ابزارها نیاز است تا الگوریتمهای LLM ساخته و حفظ شوند.
بنابراین هرچه نیروی کار در سمت اجرایی کنار گذاشته میشود، در بخش سازماندهی دادهها و پشتیبانی این تکنولوژی به کار گرفته میشود.
پس نتیجه میگیریم چیزی که اغلب به عنوان جایگزینی انسان با هوش مصنوعی از آن نام برده میشود، در حقیقت اتوماسیون سازی وظایف است!
هزینه بالای هوش مصنوعی
اتوماسیونی شدن یک سری کارها، قطعا رخ میدهد و اتفاق بسیار خوبی در صنایع مختلف است اما حتی در مورد چنین اتفاقی اختلاف نظرها و مشکلاتی وجود دارد. به طور مثال، اتوماسیون سازی کارها با هوش مصنوعی بسیار پرهزینه خواهد بود. در حال حاضر مدلهای هوش مصنوعی ارزان نیستند! نیاز به فضای ذخیره سازی بسیار بالا و نیاز به مصرف برق و انرژی، هزینههایی است که برای استفاده از هوش مصنوعی در اتوماسیون سازی وظایف بر سازمانها تحمیل میشود.
نیاز به اعتبارسنجی خروجیهای هوش مصنوعی
اما بازهم نمیتوان به خروجی دادههای اتوماتیک شده هوش مصنوعی کامل اعتماد کرد؛ بنابراین به حضور یک نیروی انسانی نیاز است تا خروجیها را تائید کند.
گزارشها یا خروجیهای هوش مصنوعی، ممکن است برای چیزهای نسبتاً سادهای مانند ایمیلهای کاری خوب باشد، اما برای گزارشها یا اسناد پیچیدهتر، باید اعتبارسنجی وجود داشته باشد تا خیال سازمان راحت باشد که همه چیز دقیق است.
فاقد ویژگیهای انسانی در هوش مصنوعی
در نهایت باید بدانیم که همیشه در اغلب وظایف، عناصر انسانی هم وجود دارد. عناصری مثل خلافیت، سلیقه و هوش هیجانی. هوش مصنوعی فاقد چنین عناصر انسانی است و حتی اگر به درجه تقلید احساس هم برسد بازهم کافی نیست.
هوش هیجانی (EQ) یک دارایی ارزشمند در قرن بیست و یکم است و بدون آن یک بیزینس، یک سازمان یا یک دولت شکست میخورد، و هوش مصنوعی چنین خصلتی ندارد!
تصمیم گیری، اتخاذ استراتژی، و پیدا کردن راه حل فقط از طریق داده و اطلاعات منطقی انجام نمیشود؛ بلکه انسانها به وسیله هوش هیجانی خود تصمیم گیری میکنند. حتی مشاغلی که به ظاهر نیازی به هوش هیجانی ندارند (مثل حسابداری یا کد نویسی) بازهم نیاز به مهارتهای نرم اپراتور دارند تا کارها پیش رود.
اپراتورهای انسانی در صورتی که با یک مشکل و مانع روبرو شوند میتوانند با ابتکار خود مسئله را حل کنند و کار را ادامه دهند، و اینجا جایی است که انسان نسبت به هوش مصنوعی برتری دارد.
پس به عنوان یک نیروی انسانی، کاملا خیالمان راحت باشد؟
البته اینجا یک موضوع مهم وجود دارد! هوش مصنوعی هرلحظه در حال تکامل است و این انسانها را وادار میکند که رشد خود را متوقف نکنند. نیروی انسانی قرن 21 ناگزیر است که با ابزارها و آپدیتهای جدید حرفه خودش همراه باشد وگرنه متاسفانه در موج تکنولوژی جا میماند.
شما توسط یک مدل هوش مصنوعی جایگزین نمیشوید بلکه جایگزین انسانی میشوید که بلد است با هوش مصنوعی کار کند!
بنابراین از همین امروز سعی کنید که در حرفه خود از پیشرفتهای جدید بهره مند باشید و کار با ابزارها و مدلهای جدید را به خوبی یاد بگیرید. به طور مثال اگر شما یک طراح گرافیک هستید، میدانید که هوش مصنوعیهای طراحی فراوانی وجود دارند (مثل میدجرنی) که میتوانند به کارهای شما سرعت ببخشند و بهره روی شما را بالا ببرند. پس چرا از آنها استفاده نکنید؟
هوش مصنوعی مکمل انسان است نه رقیب انسان!
در نهایت همه میدانیم که هدف هوش مصنوعی کمک به انسانهاست، نه اینکه با انسانها جایگزین شود. اتوماسیون سازی کارهای تکراری و بدون نیاز به فکر، در کنار مهارتهای نرم، هوش هیجانی و قدرت استدلال انسان یک اتفاق ایده آل است که بهره روی بشریت را بسیار بالا میبرد و بسیار او را جلو میبرد.
انسان و هوش مصنوعی از جهات مختلف نسبت به یکدیگر برتری دارند چراکه ماهیت متفاوتی دارند. درک محدودیتهای هوش مصنوعی و انسان به ما کمک میکند که پرقدرتتر و تواناتر به جلو رویم و بشریت را رشد دهیم.